روی شانه هایم جای تو خالیست

سلام خوش آمدید

هوا و فضا هر دو سنگین شده برام دیگه

سه شنبه, ۱۵ شهریور ۱۴۰۱، ۱۱:۴۶ ق.ظ

یک ساعتی میشه که رسیدم خونه، ولی احساس میکنم ذرات روح و تنم توی خیابون، زیر ماشین‌ها، روی صندلی اتوبوس و لا به لای در و دیوار خونه‌های شهر جا مونده... روی تخت نشستم و تکیه دادم به دیوار... پنجره‌ی اتاق رو تا جایی که میشد باز گذاشتم، هرازگاهی هوای سنگین و دم کرده‌ای بین اتاق و حیاط رد و بدل میشه...

  • میثاق

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی